شعر فاطمیه و غصب خلافت

وقتی که راز خلقت حق در حجاب شد

انگشتر قوام علی بی رکاب شد

یعنی فراری احد و خیبر و حنین

با ذوالفقار و صاحب آن بی حساب شد

شعر روضه حضرت زهرا(س)

نشستم کنارت با دلشوره هام
باهمدیگه از هر دری حرف زدیم
بغل کردمت این شب آخری
بازم مادری دختری حرف زدیم

شعر روضه حضرت زهرا(س)

هرجا نشسته اند و بجا حرف میزنند
دارند از مقام شما حرف میزنند

دارند از کرامتتان از شکوهتان
از لحظه های سبز دعا حرف میزنند

شعر روضه حضرت زهرا(س)

بعد سه ماه؛ به من ی خورده رو کن
بلند شو و خونه مونو جارو کن..
مثل قدیما تو چشام زل بزن..
تو رو خدا از شوهرت دل نکن

شعر روضه حضرت زهرا (س)

آخر گرفت دامن ما را بلای در
وقتی بلند شد به چه وضعی صدای در
حرمت نگه نداشت به مادر زیاد خورد
شلاق های رد شده از لا به لای در

شعر مدح امیرالمومنین علی(ع)

نماز صبح به شرط خشوع باید کرد
ادای وقف به وقت رکوع باید کرد

برای خواندن شعر از جلال والایت
به استعانت از حق,شروع باید کرد

شعر روضه حضرت زهرا (س)

ای خسته ی دل خسته ی آزار کشیده
در پایِ علی زحمتِ بسیار کشیده

تو دست به رو داری و من دست به خواهش
کارِ من و تو هر دو به اصرار کشیده

شعر رو ضه حضرت زهرا (س)

ای خسته ی دل خسته ی آزار کشیده
در پایِ علی زحمتِ بسیار کشیده

تو دست به رو داری و من دست به خواهش
کارِ من و تو هر دو به اصرار کشیده

شعر روضه حضرت زهرا

پیش خدا تمام گناهان صغیره شد

وقتی که کُشتن تو گناهی کبیره شد

شرمنده ام از این که سه ماه است روز و شب

وتر تو بی قنوت و وضویت جبیره شد

شعر روضه حضرت زهرا

مرد از واژه ی آوار بدش می آید
بعد تو از در و دیوار بدش می آید

آن قدر واقعه تلخ است که مرد نجار
چند روزیست ز “مسمار” بدش می آید

شعر روضه حضرت زهرا(س)

همان گروه که عُمری به مـا جفا کردند
علی و فاطمه را بعـد تو رهــا کردنــد

بلند کن سر خود را , ببین پس از غم تو
چگونه باز مــرا صاحب عزا کردند !!!

مدح و مرثیه حضرت زهرا (س)

اعتبارت پیش حق از انبیا بالاتر است

نام تو در آسمانها از زمین پیداتر است

صاحبِ هستی تو هستی, ما همه عبد توایم

هر که عبدت شد مقامش پیش حق بالاتر است

شعر مدح و مرثیه حضرت زهرا (س)

عشق از ازل به فاطمه تعظیم کرده بود

خود را به نام فاطمه تقدیم کرده بود

اصلا بهشت را که خداوند خلق کرد

با شان و جاه فاطمه تنظیم کرده بود

شعر روضه حضرت محسن (ع)

گرفت فرصت دیدار آسمانش را

به دست ضربه ی در, طاقت و توانش را

چقدر حسرت دیدار ماند بر قلبِ

پدر که خوب ندیده است پهلوانش را

شعر امام حسن (ع)

با یاد تو که غصه شماری کنم حسن
جاری ز چشم, اشک بهاری کنم حسن

تا که رِسم به روضه ی سبز مصیبتت
سوگند بر تو لحظه شماری کنم حسن

شعر مدح حضرت زهرا(س)

بچه ها را دور هم عشق به مادر جمع کرد
تک تک ما را خود زهرای اطهر جمع کرد
فاطمه به شیعیان درس ولایت داده است
شیعه را عشق به حیدر پای منبر جمع کرد

دکمه بازگشت به بالا