شعر محرم و صفر

رسم وفا

روزها می رود و خاطره ها می ماند
خاطراتی که به دل مانده مرا می ماند
یارها جمله روند و چه فراموش شوند
یار من هست همیشه به خدا می ماند

آه آقای غریبم

بینِ این شهر , کسی فکر خدا نیست حسین
بخدا در دلشان , مهر و وفا نیست حسین

نامه دادند بیایی … ولی انگار هنوز…
این دیارِ پدری , جای شما نیست حسین

برگرد و سوی کوفه نیا

سالار کاروان پر از یاسمن, حسین
جمع صفات و خاتمه ی پنج تن, حسین
دلدار مصطفی و علی و حسن, حسین
برگرد و سوی کوفه نیا جان من حسین

کوفه میا حسین جان

 

محکوم بر نقض است عهدِ “بی وفا” حتما
جا می زند در وقت سخت ابتلا حتما

مردان کوفه غالبا این گونه می باشند
این خلق و خو حاکی است از صد ماجرا حتما

دکمه بازگشت به بالا