محمد حسن بیات لو

شعر ولادت حضرت صاحب الزمان (ع)

خیلی وقته که شب وروز
آرزومند وصالم
به امید دیدن تو
میگذره هر روزِ سالم

شعر ولادت حضرت علی اکبر(ع)

جان تازه به تن خسته و بی تاب تویی
ما همه خاک ترین و گهر ناب تویی
چهره ات داد گواهی خودِ مهتاب تویی
نو رسیده ؛ پسر حضرت ارباب تویی

شعر روضه حضرت زهرا(س)

نگاه آینه وارت چرا کبود شده

نگاه میکنی ام منتها کبود شده

دو پلک بی رمقت را ببند و باز نکن

چرا که هر مژه ات گوئیا کبود شده

شعر مناجات امام حسین(ع)

ای غبار حرمت تاج سر نوکرها
نوکری ات شده تنها هنر نوکرها

بابی انت و امی یا “اباعبدالله “
ب فدایت همه مادر پدر نوکرها

شعر مناجات امام رضا(ع)

بیمارم و دنبال شفا آمده ام
محتاجم و در پی عطا آمده ام

سوگند به تک تک کبوترهایت
با آرزوی کرب و بلا آمده ام

محمدحسن بیات لو

شعر ولادت امام رضا(ع)

این بار هم بیا و دو چشم تری بده
بالم شکسته است تو بال وپری بده

حالا که قصد کرده دلم در به در شود
از آن شراب کهنه ی خود ساغری بده

شعر روضه امام صادق(ع)

کسی که حکم ولا از خود پیمبر داشت
دلی شبیه بهشت خدا معطر داشت

کسی که نور نگاهش زلال باران بود
میان قاب دوچشمش همیشه کوثر داشت

شعر روضه حضرت عبدالعظیم حسنی(ع)

تا که پایم به این حرم وا شد
غصه از روی سینه ام پا شد
درد بی دردی ام مداوا شد
طبع خشکیده ام شکوفا شد

شعر روضه تخریب بقیع

پر و بالم اگر که وا میشد
غصه ازروی سینه پا میشد

پرتویی از نگات می آمد
قسمتم باز روشنا میشد

شعر روضه امیرالمومنین (ع)

نرو  که مردم  کوفه  به فکر آزارند
که از اذیت و از بغض و کینه سرشارند

تو میروی چه کنم با اهالی این شهر
پس از تو حرمت مارا نگه نمی دارند

شعر روضه حضرت امیرالمومنین(ع)

خون تو می چکد از عمق شکاف سر تو
خون دل میخورد امشب به خدا دختر تو

گر چه با پارچه ای زخم سرت را بستم
می کند آب مرا سرخی پلک تر تو

شعر مناجات امام زمان(عج)

باید از بندگی تو به خدایی برسیم
بعد ازاین حبس کشیدن به رهایی برسیم

بی طبیبانگی تو به خدا ممکن نیست
بعد یک عمر دویدن به دوایی برسیم

دکمه بازگشت به بالا