محمد حسن بیات لو

شعر ولادت امام سجاد (ع)

دل ما خورده گره بر ورق دفتر عشق
درس ها یاد گرفتیم از این منبر عشق
کسب تکلیف نمودیم اگر از در عشق
عشقمان بوده بمانیم فقط محضر عشق

شعر ولادت حضرت ابالفضل (ع)

دوچشمت چشمه ی آب حیات است
دو دستت سفره دار کائنات است

اگر چه آسمان این قدر بالاست
ولی باید بگویم خاک پات است

شعر ولادت امام حسین (ع)

بی دلم بی بهانه می خوانم
غزلی عامیانه می خوانم

آن قدر از خودم رها شده ام
از خودم یک ترانه می خوانم

شعر مناجات امام زمان (عج)

آقا نگاهم مانده بر در تا بیایی
از جاده های روشن فردا بیایی

دوری تو بغضی نشانده در گلویم
ای کاش میشد یا بمیرم یا بیایی

شعر روضه حضرت زینب (س)

چشم هایم دوباره بارانیست
حال و روزم پر از پریشانیست
هر تپش آه میکشم با درد
نفسم بین سینه زندانیست

مدح حضرت امیر المومنین علی (ع)

درمحفلی که نام تو باشدگناه نیست

غیرازدودست تو بخدا تکیه گاه نیست

در مکتب تو بحث سفید وسیاه نیست

حالم بدون یاد نجف رو به راه نیست

شعر ولادت امام جواد الائمه (ع)

نوشت اول شعرش به نام حضرت عشق
و باز میکند امشب زبان به مدحت عشق
کسی که شعر خودش را نگفته میداند
که هست از برکات وجود و رحمت عشق

شعر مدح و غربت مولا در فاطمیه

روی لبان هر کسی هم جا نمیگیرد علی
هم وصف او با هر قلم معنا نمیگیرد علی

لطف الهی شاملش باید بگردد بی گمان
درسینه ی هر ناکسی سکنی نمیگیرد علی

شعر روضه کوچه بنی هاشم

نگذار پای غمت چشم  دلم  تر گردد
نگذار کودکت از داغ تو مضطر گردد

کس ندیده است گلی دروسط یک کوچه
با  هجوم  خطر  صاعقه  پرپر  گردد

تک بیت فاطمیه

در شکسته مرا آخرش شکستم داد

ببین که میخ در خانه کار دستم داد

محمد حسن بیات لو

شعر روضه فاطمیه

داغ تو را بهانه گرفتم گریستم
از قبر تو نشانه گرفتم گریستم

یک گوشه از محله ی غم آشنای تو
با یادت آشیانه گرفتم گریستم

شعر روضه حضرت زهرا (س)

نه سال با تو شد سپری روزگار من

تنهافقط تو بوده ای غمخوار و یارمن

نه سال با تو زندگی ام عاشقانه بود

من مرد خانه بودم و تو خانه دار من

دکمه بازگشت به بالا