اشعار مدح امام حسین ع

پا برهنه ببرم کرب و بلا

لال و مبهوت شدم, ناله ی شبگیرم کن
شده ام خوابِ پر از واهمه, تعبیرم کن

ای نم اشک که از چشم ترم می افتدی
نزد الله, پشیمان شده تصویرم کن

شاه وفا

آب شورِ چشمها با عشـق شیرین شما
کیمیا بود و مس قلب گدایت شد طلا

آمدم اینجا نمک گیرِ توباشم یا حسین
من نمک پرورده یِ عشق توام شاه وفا

نعمت افزون

تیغ دوابروی تو رونق بازار شد

مشتری چشم تو واله وبیمار شد

عطر تنت مانده در خاطره هر نسیم

زلف پریشان تو زینت گلزار شد

حسین است

اَبرَم و بارِشِ بی پروایَم
موجم و همسفرِ دریایم

مثل خورشیدِ کویری خشکم
مثل مهتابِ شبِ صحرایم

مسافری

بی وقفه بی مقدمه هیئت گرفتنی ست
هیئت گرفتنی ست سعادت گرفتنی ست

از موقع ورودیه تا آخر دعا
هر حاجتی در این دو سه ساعت گرفتنی ست

استجابت

هرجا حضور اهل بکا فوق العاده است
معلوم می شود که فضا فوق العاده است

در مجلسی که زمزمه و شور و گریه هست
بی شک نگاه مادر ما فوق العاده است

خواب ناز

پر از متانت سبزی وقار داری تو
درخت نور به هر لحظه بار داری تو

نفس نفس زدن نفس من به خاطر توست
که ریشه در نفس بیقرار داری تو

دشمنان

حرفی نمانده دوستان و دشمنان را
پر کرده است از نام خود گوش جهان را
فرمود اگر بی دین شدید آزاده باشید
با این سخن دربند کرد آزادگان را

چهره شیرین

دمی که نیزه به قصد گزند می آید
خدا به پای خودش در کمند می آید

چکد ز کنج لبت لااله الاالله…
به حرف, زخمی مشکل پسند می آید

منصب شاهانه

آواره ی عشقیم و غم خانه نداریم
بلبل صفتیم و هوس لانه نداریم
آنقدر خمار گل خوشبوی حسینیم
کز شدت مستی غم میخانه نداریم

نمک گیر

پسر شیر خدا یک تنه طوفان کردی
تو خودت کار تمامی امامان کردی

دست خالی احدی از ته گودال نرفت
سفره تک تکشان را چه پر از نان کردی

عقیده ی همه یاران به اتفاق این است

عقیده ی همه یاران به اتفاق این است
که اشک شور بیاد حسین شیرین است

کنار قتلگه او به گریه جان دادن
ز وعده ها که به خود داده ام یکی این است

دکمه بازگشت به بالا