اشعار مذهبی ناب

برای نوکری خوب است نوکر

مرا مستی اگر که سر بگیرد
دلم تا کربلایت پر بگیرد

برای نوکری خوب است نوکر
اجازه از علی اکبر بگیرد

دست خالی میروم

در هوایت تا که باشم, پر به دردم میخورد
زیر پایت تا گذارم, سر به دردم میخورد

این جوانی خودم را خرج روضه میکنم
حتم دارم روضه ها آخر به دردم میخورد

هم بازی عباس

بوی شراب ناب از پیمانه می آید

وقتی به آغوش عمو دردانه می آید

زهرا به استقبال زهرا می رود امشب

ام ابیها دست بابا می رود امشب

محو رخسارش

شب شبِ عشق, لحظه‌ی وصل است
شب باران درّ نایاب است
سائلان مدینه بی‌تابند
صاحب بزم شخص ارباب است

بیچاره ام!

روی خوشی نشان بده این روسیاه را
از شب زده دریغ نکن نور ماه را

بینای ظاهری شدم و کور مطلقم
وقتی بدست نفس سپردم نگاه را

شعر روضه فراق امیر المومنین (ع)

پدرم مرد با خدایی بود
مهربان بود مثل دریا بود
روی پیشانی پر از چینش
اثرات سجود پیدا بود

شعر روضه حضرت ام البنین (س)

من و این یک نفس بشتاب مادر
مرا این لحظه ها دریاب مادر
شدم مثلِ رباب این روزِ آخر
عذابم می کند این آب , مادر

شعر مناجات با امام زمان عج در عید نوروز

عیدی رسیده است , که در آن امید نیست
صدها بهار هم برسد , بی تو عید نیست

تکراری و شبیه به هم, چون گذشته ها
امسال هم اگر تو نیایی جدید نیست

دکمه بازگشت به بالا