اشعار ولادت حضرت معصومه

مایه ی آرامش

چه افتخاری از این خوبتر که دختر شد
به نام فاطمه پیوند خورد و محشر شد

که آمد و به پدر شادی دوچندان داد
رسید و مایه ی آرامش برادر شد

دختر باب الحوائج

رحمت بی وقفه ای ایجاد شد
آمد و عرش خدا آباد شد
خانه ی موسی بن جعفر شاد شد
غصه و غم از دلم آزاد شد

بوی بهاران

نم نمک بوی بهاران میرسد

بوی سرسبزی ریحان میرسد

باز دل ها در تلاطم آمده

بار دیگر باز طوفان میرسد

شفیعه ی فردا

سفره دار قدیمی دنیا

ای کریم شفیعه ی فردا 

گنبدت را نگاه می کرم

خوش به حال پر کبوترها 

کرامت حرم

 

وقتی دلم کنار ضریح تو جا گرفت

نوری ز فیض کوثر بی انتها گرفت

 

یادم نمی رود که ز الطاف مرقدت

هر بار قلب مرده من هم شفا گرفت

 

حریم عاطفه ها

اینجا حریم عاطفه ها گم نمی شود

هرگز به حب و بغض تفاهم نمی شود

اینجا حریم دوستیِ آل احمداست

حبّ علی بدون تنعّم نمی شود

شرح کوثر و کساء

صاعقه آسا به خدا می رسیم

به شرح کوثر و کساء می رسیم

همدم خورشید نفس می زنیم

با تو به مشهدالرّضا می رسیم

پا به پای عشق

دست مرا گرفت وبه دست قلم گذاشت

حسی که باز پای مرا درحرم گذاشت

حسی که اشکوار به چشمم قدم گذاشت

تا ((اشفعی لنا))به لبم دم به دم گذاشت


دکمه بازگشت به بالا