امام زمان

کلاغ روسیاه

شب قدره و دلم بدجوری تو هول و ولاس
برا بخشیده شدن رضای تو شرط خداس
دنیا بین من و تو فاصله انداخته اقا
خیلی وقته نوکرت قافیه رو باخته اقا

غم زهرا

دردی که گلستان مرا ریخته بر هم
آسایش دوران مرا ریخته بر هم

هجران رخ یوسف زهراست که این طور
آبادی کنعان مرا ریخته برهم

من اگر آدم شوم

هر چه‎قدر از ما گرفتاران تمنا می‎رسد
باز هم از سوی او امروز و فردا می‎رسد

تا به کِی چشم انتظاری تا به کِی دربه‎دری
نامه‎ی وصل من و او کِی به امضا می‎رسد؟

شعر مناجات با امام زمان عج

بدون عشق دلسردم, کمی آقا نگاهم کن
سرا پا غصه و دردم, کمی آقا نگاهم کن

درختی بی ثمر هستم, برایت دردسر هستم
خزانم… شاخه ای زردم, کمی آقا نگاهم کن

شعر مناجات امام زمان(عج)

ای وعده ی پیغمبر مختار برگرد
با ذوالفقار حیدر کرار برگرد

چشم انتظار تو نشستیم و نوشتیم
با اشک های حسرت دیدار … برگرد

شعر مناجات امام زمان(عج)

می خواستم غلام تو باشم ولی نشد
زیبنده ی سلام تو باشم ولی نشد

می خواستم مطیع فرامین تو شوم
فرمانبر پیام تو باشم ولی نشد

شعر ولادت امام زمان (عج)

در این سینه تیرِ محبت نشسته
و چشمم به امیدِ اُلفَت نشسته

بهشت آرزویِ گدایی نباشد
که در سایه ی طاقِ نُصرت نشسته

شعر ولادت امام زمان (عج)

منم اهلِ آبادیِ آب ها
منم خانه بر دوشِ گرداب ها

به چشمم ببین خانه ی خویش را
بنا کرده ام رویِ سیلاب ها

شعر ولادت امام زمان (عج)

در سینه ام امشب آسمان دارم
یک دشت, ستاره بر زبان دارم
از کوفه و سهله می روم تا قم
زیرا که هوای جمکران دارم

شعر مناجات امام زمان(عج)

کمک کن این دلم ازاین سیاه ترنشود
از این که هست دلم پر گناهتر نشود

خدای من تو کمک کن که صاحب عصرم(عج)
خدا نکرده از این بی سپاه تر نشود

تاصبح میخوابند و من تاصبح بیدارم

تاصبح میخوابند و من تاصبح بیدارم
تازه به غیر از درد و دل , من دردهم دارم
درمان بیندازی نگاهش هم نخواهم کرد
اما بجایش درد بفروشی خریدارم

با اخم, رؤیای مرا پر پر نگردان

با اخم, رؤیای مرا پر پر نگردان
کار مرا با این گنه,یکسر نگردان
من را اسیر درگه دیگر نگردان
پس التماست میکنم,رو بر نگردان

دکمه بازگشت به بالا