بهنام فرشی

صدیقه طاهره(س)

خلقت برای دیدن او ناصبور بود
می آمد آنکه علت ایجاد نور بود

دخت شعیب و مریم و سارا که آمدند
جمع زنان به خدمت مرضیه جور بود

یا محمد

تو آمدی همه بتخانه ها خراب کنی
و قلبِ سنگِ زمین را طلای ناب کنی

اسیرِ پنجه ی شب بود روزگار امّا
تو آمدی به جهان کارِ آفتاب کنی

امیر عاطفه

خدای عز و جل لطفون ایتسه شامل حال
آقام امام رضا قلبین ایلرم خوشحال

قلم آلوب اله باب المرادیدن یازارام
به لطف شاه خراسان جوادیدن یازارام

سوره ی کوثر

ای تاجدار و رهبرِ افلاکیان علی
خانه نشین ز جاهلیِ خاکیان علی

ای آیه آیه مُصحفِ حق در ثنای تو
جان نذر کرده سوره ی کوثر به پای تو

میلاد یار

عرش حق بی تاب,این دنیای خاکی بیقرار
ماه شعبان,روز سوم, عالمی در انتظار

حال دنیا فرق دارد روز روز دیگریست
گوئیا این اولین بار است می آید بهار

یا ولی الله

ابتدا خواستم ز هجرانت
غزلی عاشقانه بنویسم
گفت امّا دلم, برای شما
نامه ای محرمانه بنویسم

یا عزیز الله

غزل به وصف تو, دلخواه میشود گاهی
اسیر دست شعف, آه میشود گاهی

ز معجزات نگاهت یکی همین باشد
که کوه غم به دلم کاه میشود گاهی

شعر مدح حضرت امیرالمومنین(ع)

برای وصف تو لالند منطق و اِدراک
دلیل خلقتِ افلاک و خواجه ی لولاک

نوای اشهدُ اَنّ علی ولیُّ الله
نموده یکصد و ده بار در دلم پژواک

شعر ولادت حضرت علی اکبر (ع)

نشسته ام بسرایم از آن مَلَک منظر
کسی که گشته به سلطان عشق هم,دلبر

اسیر زلف بلندش هزار چون لیلا
خُمار چشم سیاهش خُم و می و ساغر

شعر روضه حضرت زینب (س)

این خانه گرچه بهرِ تو شاها محقّر است
لطفی کن و بیا که دمِ مرگِ خواهر است
یک عمر زخم بستن و یک عمر اشک و آه
افتاده بر دلم که دگر شامِ آخر است

شعر مدح مولا

برای وصف تو لالند منطق و اِدراک
دلیل خلقتِ افلاک و خواجه ی لولاک

نوای  اشهدُ اَنّ علی ولیُّ الله
نموده یکصد و ده بار در دلم پژواک

شعر روضه ترکی

زبانحال حضرت رباب باحضرت ششماهه

آناوین جانی سولان رنگیوه قرباندی علی
کربلاده سو بهاسی بولورم جاندی علی

ره تسلیم و رضادن بوگجه چیخما بالا
سینمه باخما یانان قلبیمی چوخ سیخما بالا

دکمه بازگشت به بالا