جواد پرچمی

شعر مدح و ولادت حضرت علی اکبر (ع)

سحر آمد کبوتریم همه
اکثراً ناز میخریم همه
عاشقی دردسر کشیدن داشت
غالباً ما گِران سَریم همه

مینویسم غدیر از اول

مینویسم غدیر از اول

از سراج المنیر از اول

تو همان مستجار هستی و من

من همان مستجیر از اول

غم فراق

غم فراق آمد و غم جگر درست شد

همیشه کار مت به لطف چشم تر درست شد

شکسته بال پر زدم تمام روز تا خدا

به آسمان رسیدنم دم سحر درست شد

یکبار هم از نیابت ما کربلا برو

در کارِ عشق دوری و هجران به ما رسید

یوسف که رفت غُصّه ی کنعان به ما رسید

ما سال ها پای وصالت گریستیم

یعقوب وار دیده ی گریان به ما رسید

ای تجلیِّ لافتی زینب

کار ِما امشب است با زینب

شبِ میلادِ نورها, زینب

سِرِّ وَالنجم و وَالضُحی زینب

آمده محور ِکسا زینب

دکمه بازگشت به بالا