شعر اول مجلس

كشته ي اشك

نيّت اگـر سـوختن به پاي حسين است
طالب اين اشك ها خُـداي حسين است

طبق روايت حُسين كُشته ي اشك است
اشكي اگر ريختم براي حسين است

جمال آفتاب

تا از افق جمال حسین آفتاب کرد
سنگ سیاه جان مرا دُرّ ناب کرد

من کال بودم و نرسیده به بزم عشق
دست حسین قوره ی دل را شراب کرد

کاشف الغم شد حسین

رونق هر صبح و هر شام محرم شد حسین
بازدم شد یاابوفاضل ولی دم شد حسین
نام او با هر دل آشفته بازی میکند
بهترین نقش و نگار روی پرچم شد حسین

دکمه بازگشت به بالا