شعر تبری

شیطان بزرگ

شیطان بزرگ، شیطنت کرده
با دین خدا مخالفت کرده
با بغض بگو که بشنود مکرون
نقّاش فرانسوی غلط کرده

یا ایهالرسول

از وهم و خیال خام خود خرسندی؟
پابر دم شیر می نهی می خندی؟
ای صاحب نشریه ی شارلی ابدو
با دست خودت گور خودت را کندی

هیزم کش دوزخ

یک روز مسجد را بسوزاند
یک روز منبر را بسوزاند
با انحراف از راه حق آخر
نیمی ز محشر را بسوزاند

نور خدا

ما شیشه ی کفرشان شکستیم رضا
چون مرد خدا و حق پرستیم رضا
بر ظلمت دشمنانتان می تازیم
یعنی که مدافع تو هستیم رضا

امام رئوف

بغض ما سنگ می شود گاهی
زندگی, ننگ می شود گاهی

از شُکوه خرافه بیزاریم
از سکوت کلافه بیزاریم

پرچم انتقام

یک روز بساط ظلم برچیدنی است

از مشرق عشق نور تابیدنی است

با پرچم انتقام روزی که رسید

سیلی زدنِ به دومی دیدنی است

توحید شالچیان ناظر

دو بیتی اهانت یه امام هادی علیه السلام

ازحرف لبت بزن ولی شعر بگو

ازتاب وتبت بزن ولی شعر بگو

حالا که به مولای تو توهین شده است

ازنان شبت بزن ولی شعر بگو

توهین به امام مهربانی!

این صبر بدانند که سر می آید

از گرده شان دمار در می آید

توهین به امام مهربانی! هیهات

تنها ز حرام زاده بر می آید

یوسف رحیمی

هشدار به منکران حضرت حیدر

من آمده ام که ردتان را بزنم

در نقض حدود , حدتان را بزنم

از فضل الهی تبری می خواهم

تا ریشه ی هفت جدتان را بزنم

 رحیم  سیدعلی لواسانیسجادی

 

 

دکمه بازگشت به بالا