شعر روز عرفه

عشقم به حسین

آنکه تقدیر مرا یک عمر پشت در نوشت..
نام من را بین مهمان های تو آخر نوشت

دیشب از بس گریه کردم صبح تحویلم گرفت
دعوت من را برای این دو چشم تر نوشت

صدای پای محرم

به حکم این که فقط کربلاست منزل ما
معطر است به ذکر حسین محفل ما

به زرق و برق جهان دل نبسته ایم دمی
خوشیم ، تا که همین نوکری ست حاصل ما

گرفتار زیاد است

امروز به کوی تو گرفتار زیاد است
مثل من شرمنده گنهکار زیاد است
اما کرم توست که بسیار زیاد است
بخشندگی ات حضرت ستار زیاد است

عبد گریزان

آمده جبران کند حرّ پشیمان حسین
آخرین جامانده را فوراً بخر جان حسین

عاقبت با آنهمه گردن کشی و اشتباه
سوی تو برگشته این عبد گریزان حسین

یا رب

یا رب اگرچه قهر تو باشد سزای ما
پاسخ بده دوباره به یا ربنای ما

تنبیه کن که گریه ما را در آوری
جوری بزن بلند شود ناله های ما

یوسفِ زهرا(س)

من به دنبال تو اما، تو به هر جا حاضر
چشمِ بینای تو بر عالم و جاهل، ناظر

روز و شب دل نگرانِ منی و میدانی
منِ غافل، نشدم دینِ خدا را ناصر

با امید غفران آمدم..

بعدِ آن شبها که با امید غفران آمدم…
بار دیگر محضرت العفو گویان امدم

فکر کردی چون گنهکارم نمی ایم دگر؟؟
نه عزیزم! با همین بار گناهان آمدم!

دلواپسِ منی

دلواپسِ منی و حواس من به تو نیست
فریاد رس منی و حواس من به تو نیست

دست منو فشردی سنگ جفام و خوردی
نذاشتی ول بگردم منو توو راه اوردی

یابن الحسن

ای یوسف گمگشته کجای عرفاتی
در خیمه خود گرم دعای عرفاتی
توقبله دلها توصفای عرفاتی
تومرکز احسان خدای عرفاتی

پشیمان تر از همه

عبدی که بود پست و هوسران تر از همه
برگشته سر به زیر, پشیمان تر از همه

از خود فرار کرده غلام فراری ات
سوی تو بازگشته گریزان تر از همه

یارب الهی العفو

بر بی کسان پناهی , یارب الهی العفو
کن سوی ما نگاهی , یارب الهی العفو

ای مهربان خدایم , ذکر من و ندایم
بگذر تو از خطایم , یارب الهی العفو

یا ولی الله

شبی میان همین روضه ها قبولم کن
به حرمت غم آل عبا قبولم کن

درون سینه ی من حبّ مرتضی جاریست
به حق فاطمه و مرتضی قبولم کن

دکمه بازگشت به بالا