شعر مناجات امام حسین

ما نان خور توأیم

در میزبانیِ تو اگر میل و رغبت است
مِهمانی‌ام برای تو اسباب زحمت است

ما در مُضیف خانه‌ی تو قد کشیده‌ایم
این سرگذشتِ اکثر اولاد رعیت است

حسین من

مثل سالِ پیش همین روزا بازم
حرف دوریت و دلم وسط کشید
شبیه زندونی رو دیوار بند
هر روزی که ندیدت یه خط کشید

ناله ی جانسوز

در سینه ی ما غیرِ همین آه، دمی نیست
این ناله ی جانسوز، خودش چیزی کمی نیست

وُسعِ دل بیچاره ی ما نیز همین است
افسوس قلم هست ولی مُحتَشَمی نیست

هرچه دارم

ای که ارباب شدی که رو به هرکَس نَزَنم
آن که از عالم و آدم شده دلخسته منم

شهره بودم به بدی در همه جا تا اینکه
سیبِ لبخندِ تو شد باعثِ آدم شدنم

می‌کشم منت

چه‌کنم این‌قدر احسان و محبت را باز
تابه‌کی شکر کنم این‌همه نعمت را باز
رزق‌من تربت اصل تو نگردید حسین
می‌کشم منت جاروکش هیئت را باز

ما ملت امام حسینیم

وقتَش رسیده مستیِ ما باز رو شود
هر استکانِ چاییِ روضه سبو شود

وقتش رسیده بارِ دگر با گلابِ اشک
روی سیاهمان کَمکی شستشو شود

در روضه ها

در روضه ها کلیدِ اجابت گرفته ایم
یک یاحسین(ع) گفته و حاجت گرفته ایم

چلّه نشینِ چادر مشکیِ زینبیم(س)
از این طریق، درس نجابت گرفته ایم

چِشمه ی زمزم

ما هر چه بود پای محرم گذاشتیم
در چَشم ها دو چِشمه ی زمزم گذاشتیم

قطعاً دعای فاطمه پشت و پناه ماست
وقتی دم حسینیه پرچم گذاشتیم

هوای حرم

خوشا به حال رفیقی که چشم تر دارد
خوشا کسی که هوای حرم به سر دارد

همیشه مرغ دل آدمی به پرواز است
خوشا دلی که برای تو بال و پر دارد

افضل الاذکار

هم دل و هم دلبر و هم دل خریدارم حسین
هم سر و هم سرور و هم سر نگهدارم حسین

بی کس و درمانده و بی یار بودم از ازل
لطف کرد و تا ابد شد مونس و یارم حسین

نوای حسین

جان گرفتیم از نوای حسین
نفس ماست در هوای حسین

هر چه دادند به پیر و کوچک ما
همه دادند از عزای حسین

پای شش گوشه

کاش با این نوکر بد ذره ای هم تا کنی
اشکها را هم بگیری قلب را دریا کنی

من به شوقت پا برهنه رفته ام هر روز را
پیش گمنامان شهرم تا مگر امضاکنی

دکمه بازگشت به بالا