علی مقدم

یا محمد

برس به دادِ دلم ، گشته ام خراب ، محمد
بریز در قَدحِ خالی ام شراب ، محمد

فدای نازکیِ طبع و شیوه ی سکناتت
نمی رسد به زُلالیِ خُلقَت آب ، محمد

یا علی

هیچ از آن جمال نتوان گفت
چه بگویم ؟! مثال نتوان گفت

کیست آن ذات خارج از ادراک؟
پاسخ این سوال نتوان گفت

گوشه ایوان ‌تو

جز گوشه ایوان ‌تو , دل بند ندارد
آری اثرِ بندِ تو را , پند ندارد

از عارف و عامی همه دل داده به زلفت
زنجیر کسی اینهمه دربند ندارد

تصویر خداوند

ای اسم ‌تو‌ با اسمِ ‌خدا شانه به شانه
ای ذات تو مانند خداوند یگانه

تصویر خداوند شدی در رُخ انسان
فرزند نزاییده شبیه تو‌ زمانه

دکمه بازگشت به بالا