مهربان قهر نکن وضع گدا در خطر است
سگ ولگرد شما دور حرم در به در است
زهره ترکیده منم ، اخم نکن جان جواد
خودم و دار و ندارم همه قربان جواد
مهربان قهر نکن وضع گدا در خطر است
سگ ولگرد شما دور حرم در به در است
زهره ترکیده منم ، اخم نکن جان جواد
خودم و دار و ندارم همه قربان جواد
آنچه در چشم من از دوریِ تو محبوس است
قطره هایی ست که در حسرت اقیانوس است
آمدن سمت حریمت همه رویای من است
دوری از صحن و سرای تو خودِ کابوس است
ماییم هم جوار تو یا حضرت رضا
پروانه ی مزار تو یا حضرت رضا
چون ذره بر مدار تو یا حضرت رضا
هر لحظه بی قرار تو یا حضرت رضا
ابری که از سرابِ عَدَم پا گرفته است
باران شدهست، پنجرهات را گرفته است
حَبلُالوَرید، شاهدِ نبضِ زیارت است
در سینه جای قلب، حرم جا گرفته است
طلوع شمس نديدي ز نجم اگر محسوس
ببين ز نجمه به عالم طلوع شمسِ شموس
نموده انفس و آفاق را قرين سرور
شهی كه نفس نفيسش بود انيس نفوس
نقل است که فخر علما ، شیخ بهایی
شد شامل لطف و کرم خاص خدایی
گفتند بیا فاطمه داده است رضایت
معمار حرم باش ، علی کرده جدایت
ای آفتاب, سایه ی خورشید گنبدت
باغ بهشت, باغچه ی شهر مشهدت
ما را نوشته اند میان اسیرها
از عاشقان درهمِ زلف مجعدت
از صبح تا نماز عشا ایستاده ام
در انتظار. لفظ بیا ایستاده ام
در صحن آینه همه جا ایستاده ام
وقتی که در حریم شما ایستاده ام
ما همه هیچیم و دنیا هیچ ، اما او که هست
ما همه لائیم اما مدِّ الاهو که هست
نیستیم اما چه غم “یا ضامن آهو “که هست
اهل هو اهل خدا اهل رضا وقتی شدیم
عین و شین و قاف عشقیم عین خوشبختی شدیم
ازبس محبت را به ما تکرار کردی
دل کندن از این عشق را دشوار کردی
هربار پشت پنجره فولاد رفتیم
مارا شفا دادی ولی بیمار کردی
امشب به روی مأذنه نقاره میزنم
چشمه شدم برای تو فوّاره میزنم
تا صبح، مِی به عشق تو همواره میزنم
طرحی برای این دل آواره میزنم
از سمت نور، رایحهی یار آمده
فصل غم و درد به پایان رسید
جان به تن عالم امكان رسید
ماهیت سوره ی انسان رسید
حضرت سلطانِ خراسان رسید