شعر ولادت امام حسين (ع)

عزیزم حسین(ع)

فاطمه مادر ، پدر حیدر اصالت را ببین
زادگاهش بیت پیغمبر ولادت را ببین

آمده نورً علی نور و برای دیدنش
جبرییل از آسمان آمد عیادت را ببین

شعر ولادت سرداران کربلا

با عطر بهشت شستشو می گردد
دری ست گران که کو به کو می گردد
تا نور برای تابش خود گیرد
خورشید به دور چشم او می گردد

باب رحمت

امشب نوید مرغ حق آید به گوشم
امشب کشیده پر ز دامن عقل و هوشم
امشب دخیل خوان پیر می فروکشم
امشب شراب ناب دارم در خروشم

عزیرم حسین

وقتی به برگ_ سوم شعبان سررسید_
نام تو را نوشت خدا، غم به سر رسید

“اُدعونی أَستَجِب لَکُم” ازعرش خوانده شد
از بخشش گناه خلایق خبر رسید

عزیزم حسین

خون خدا اگر شد روزی نثار اسلام
ماییم و سربلندی در سایه سار اسلام
دارد حقیقت امر امروزه می درخشد
آفاق پر شد از نور آشکار اسلام

سلام ای لطف بی پایان

شب رحمت ، شب توبه ، شب فطرس شدن آمد
در این غوغای عجز از معجزه امشب سخن آمد
بخوانید انما حُسن ِ ختام پنج تن آمد
کرم باران شده عالم ، علمدار حسن آمد

خنده ی زهرایی

حضرت شعر و غزل وارد دنیا شده است
کمر قافیه ها پیش قدش تا شده است

تاب زلفش ده هزاران غزل ناخوانده است
خط پیشانی این یار مُعمّا شده است

حضرت سقا آمد

وقت آنست که این بار قلم بردارم
محتوایی ز ادب ،لطف و کرم بر دارم
بانگ شادی زده و دست ز غم بردارم
پرده از آتش سوزانِ دلم بردارم

هوای عشق

هوای عشق، هوای محبت و امید
میان میکده ی عاشقان تو پیچید
ستاره از سر شادی و شوق، چشمک زد
فرشته ای وسط شعر داشت می خندید…

اَمیری حُسَینٌ وَ نِعمَ اَلاَمیر

به نام خداوند یار آفرین
همان‌ خالقِ‌ شاهکار آفرین
خدایی‌که‌هنگام‌ِخَلق‌ِحُسین
به‌خود‌گفته‌صدهاهزارآفرین

هوای عشق

هوای عشق، هوای محبت و امید
میان میکده ی عاشقان تو پیچید
ستاره از سر شادی و شوق، چشمک زد
فرشته ای وسط شعر داشت می خندید…

مولا حسین

در حریم خانه‌ی تو نوکری کردم حسین
درحقیقت نوکری نه، سروری کردم حسین
با حضور و گریه کردن در میان روضه‌ها
از دل زهرای اطهر دلبری کردم حسین

دکمه بازگشت به بالا