اشعار ویژه (پیشنهادی)

شعر شهادت حضرت موسی ابن جعفر (ع)

کاری بجز گریه برای ما نمانده
وقتی به آقا رحم در دنیا نمانده
زندان دل زندان دل زندان سیه چال
فرقی میان روز و شب اینجا نمانده

شعر شهادت حضرت موسی ابن جعفر (ع)

آسمان را به روی تخته ی در می بردند
تاج سر بود که باید روی سر می بردند
سرو سامان همه بی سر و بی سامان بود
پا به یک سوی , سر از یک طرف آویزان بود

شعر مناجات با امام حسین (ع)

بی تو در این طریق دویدن به صرفه نیست
هِی میدویم و این نرسیدن به صرفه نیست

جان مرا بگیر که این طور بهتر است
دیگر بدون یار تپیدن به صرفه نیست

شعر هجران کرب و بلا

آقا برای کرب و بلا زار می زنم

از فرط هجر کرب و بلا جار می زنم

این آخرین امید دل خسته ی من است

دست طلب به نام علمدار می زنم…

سید محمد هاشم مصطفوی

شعر حضرت زینب (س)

آنکس که عاشق تو نشد اشتباه کرد
پنجاه سال زندگی اش را تباه کرد

بیچاره ریخت آبرویش را به پای تو
بیجا نوشته اند زلیخا گناه کرد

شعر مناجات با خدا

دادند براتم که گدایی بکنم
در پیش کریم خود نمایی بکنم
بر حال دل خویش دعایی بکنم
وقتش شده تا خدا خدایی بکنم

شعر روضه حضرت زینب (س)

پس ازتوآب اگرخوردم ازاین چشمان ترخوردم
گلی هستم که از هر شش جهت به خار برخوردم

برای دلخوشی دختران نیمه جانت بود
دراین یکسال واندی لقمه نانی هم اگر خوردم

شعر روضه حضرت زینب (س)

تا آخرین نفس که توانی در این تن است
داغت امانتی است که همراه با من است
رفتی و داغ دامن من را رها نکرد
یاد تو در دل من و اشکم به دامن است

شعر روضه حضرت زینب (س)

آمدم سوی غمکده خانم !
که عزای تو آمده خانم !
اذن سینه زدن بده خانم!
جبل الصبر ! سیده خانم !

شعر روضه حضرت زینب (س)

به نام عشق , بنام مدافعان حرم
سرم فدای امام مدافعان حرم
اگر که قسمت من نیست تاحرم بروم
بخوان مرا تو غلام مدافعان حرم

شعر روضه حضرت زینب (س)

کیست زینب آسمان در مَحضَرَش اُفتاده است
پیشِ او خورشید با خاکسترش اُفتاده است
شام چیزی نیست تا ویران کُنَد با خطبه اش
بالِ عزرائیل پایِ شَهپَرَش اُفتاده است

شعر روضه حضرت زینب (س)

از هرم آتش عطشت آفتاب سوخت
از خشکی لبت جگر نهر آب سوخت
از بس برای ماتم تو نوحه خوانده ام
از سوز ناله ام دل زار رباب سوخت

دکمه بازگشت به بالا