شعر ولادت امام هادی (ع)

محوِ کمال

شکر خدا که غرق به دریایِ نعمتم
در بارگاهِ توست پُر از عرضِ حاجتم
از برکتِ نگاهِ شما، با ولایتــم
داده ست فاطمه گویا لیاقتم

«باز آمدم که ذاکرِ این آستان شوم»
«محوِ کمال و عاشقِ این آسمان شوم»ای دهمین سلاله ی زهرا،اما

ان صورت او با نبی تفاهم را
چه صورتی که شراب لبان نوشینش
به نیم جرعة خود مست می‌کند خم را
ببین که پشت در خانه‌ات همه جمعند
ببین گدایی خورشید و ماه و انجم را
برای مردم ری از تنور احسانت
عطا نما دو سه تا لقمه نان گندم را
نثار این همه تبریک را ز ما بپذیر
حواله‌ایست اهالی مشهد و قم رابیا که شب شب شادی‌ست فاطمه تبریک
شب ولادت هادی‌ست فاطمه تبریک

غزل به پای تو برده خیال‌های مرا
در آسمان تو وا کرده بال‌های مرا
نگاه نغز تو بر بیت‌های پر نقصم
چه خوش به بار رسانده نهال‌های مرا
بگو اگر که خدا نیستی که هستی تو؟
بیا و کفر نبین احتمال‌های مرا
الا که خط به خط جامعه کبیرة تو
جواب داده تمام سوال‌های مرا
وصال چشم من و خاک پات ناشدنی‌ست
ولی بیا شدنی کن محال‌های مرا

من آشنای سرای قدیمتان هستم
گدای حضرت عبدالعظیمتان هستم

تمام دغدغة تو خدا شناختن است
تمام خواهش من هم تو را شناختن است
بدون اذن تو دردی دوا نخواهد شد
که راه اصلی درمان دوا شناختن است
تو آشنای تمام غریب‌ها هستی
وگرنه کار همه آشنا شناختن است
دو دست خالی ما را یقین تو می‌بینی
مرام و مشی کریمان گدا شناختن است
اگر که خورده مسیرت شبی به بزم شراب
بدون شک هدفت کربلا شناختن است

چه کربلا که دلم دارد آرزویش را
خدا کند که ببینم دوباره کویش را

محمدعلي بياباني

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا