شعر ولادت اهل بيت (ع)شعر ولادت حضرت زهرا (س)

وصف ذات

جهان بدون تو ای آفتاب عالم تاب!
به کورِ تشنه شبیه ست در کویرِ سراب

تو کوثرآمدِ لطفی, از ابتدای حیات
بشر به خیر تو محتاج, چون گیاه به آب

به آستانه ی فهم تو ای سریره ی قدر!
نمیرسد مگر اندیشه ی اولوالاباب

تمام عمر به دنبال وصف ذات تو بود
نیافت واژه ی در شأن, ذهنِ مضمون یاب

دری خدا به مقامت گشود, لفظ کثیر
به باب کثرت اگر رفته, هست از این باب

تو را به اسم نشاید صدا زدن, هرچند
شکسته است کمر, بارِ وصفت از القاب

تو در مثل شب قدری, ندیده هیچ زمان
شبی شبیه تو را چشم روزگار به خواب

تو آن ستاره ی صبحی که چشم شبزدگان
ندیده اند هنوزت به جهدِ اسطرلاب

چه مُهرها که به نام تورّم آمده اند
به پای تو بنشانند بوسه در محراب

بر آن دو دست تو گلبوسه زد رسول, دو دست
که عکس باغ جنان را گرفته اند به قاب

به احترام تو باید تمام قد برخواست
که سیره ی نبوی میکند چنین ایجاب

تو کیستی؟ که هم انسیه ای و هم حورا
تو کیستی؟ نرسد این سوال ها به جواب

یهودی از نفس چادرت مسلمان شد
مسیحه ایست که او را صدا زنند: حجاب

به دست توست تمام امور, از این روست
اگر تو را “أمَةُ الله” کرده اند خطاب

قسم به خاک رهت دیدنی ست در محشر
زبان گشودنِ هفت آسمان به “کُنتُ تراب”

سوار ناقه ای از نور میرسی, گویی
که آفتابِ قیامت تو را شده ست رکاب

دخیل بسته ی أهدابِ مِرطِ فاطمه ایم
بهشت میدمد از رشته های آن جلباب

بهشت گفتم و دیدم بر آستان درش
شرار کینه ی ابلیسیان گرفته شتاب

بهشت, روضه ی جانسوز توست, آنجا که
ملک بر آتش دل ریخت لحظه لحظه شراب

غم تو ای شبِ قدر! آن قَدَر که سنگین بود
خمیده شد سر دفن شبانه ات مهتاب

بگو کجای فلک دفن کرده اند تو را
که چرخ میزند اینگونه صبح و شام‌ سحاب

مرا ز هرم جهنم رهانده آتش غم
دل من است که پیش از عذاب دیده عذاب

مگرد طاعتِ سرخوش! پیِ بهشت خدا
بهشت سوخته ی اهل بیت را دریاب

   مسعود یوسف پور

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا