شعر مناجات امام حسين (ع)

گریه بر حسین

تا داشت باز میشد باب رفاقت ما
گفتند سفره جمع است..کم بود فرصت ما

امشب شب وداع است گریه زیاد داریم
ساقی جوابمان ‌کرد تا گشت نوبت ما

چشمی به هم‌زدیم‌ و سی شب ز دستمان رفت
بدبخت کرد مارا کفران نعمت ما

دیگر‌کجا بیاییم با تو سخن بگوییم
دیدی که شام غم شد شبهای رحمت ما

از این به بعد مارا در خانه ات نگه دار
ما با تو خوب خوبیم اینجاست جنت ما

هرشب حسین گفتیم هرشب علی کشیدیم
یادش بخیر باشد، خوش بود دولت ما

ماه خدا ثوابش با گریه بر حسین است
درروضه گریه کردیم این شد عبادت ما

فعلا خدانگهدار دیدار ما محرم!
شد هرشب محرم روز قیامت ما

وقت وداع زینب با دلبرش چنین گفت
دیدی رسید اخر وقت مصیبت ما

شمر آمد این حوالی مارا ببر مدینه
گودال رفتن توست شرح اسارت ما

عباس جان کجایی؟! نامحرمان زیادند
راضی نشو بخندند وقت اسارت ما

سید پوریا هاشمی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا