شعر اربعین

قدکمان برگشته‌ام

سَرو رفتم از کنارت؛ قدکمان برگشته‌ام
سبز از باغت سفر کردم؛ خزان برگشته‌ام

راهِ پروازم به دستِ ریسمانی بسته شد
با پَرِ زخمی به بامِ آسمان برگشته‌ام

نیمه‌ام را نیم‌روزِ داغِ عاشورا گرفت
ای تمام جانم؛! اکنون نیمه‌جان برگشته‌ام

زیر جِلدِ جامه‌ی زخمم کتابِ مقتل است
گوش کن؛ هم روضه‌ام هم روضه‌خوان برگشته‌ام

بر تنم با کعب‌ِ نی‌ها مُهرِ داغت را زدند
بی‌نشان رفتم از اینجا بانشان برگشته‌ام

از کنارِ نخل‌هایی که پدر با اشک کاشت
از دیارِ نذری خرما و نان برگشته‌ام

داغدارِ قاری قرآنم و بزم شراب
از کنارِ تشت و چوبِ خیزران برگشته‌ام

ای غیورِ رفته زیر خاک، گوشت را بگیر !
از میان مجلس نامحرمان برگشته‌ام

 رضا قاسمی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا