شعر مصائب اسارت كوفه

نگاه زینب

نگاه زینب

خیال کن سر نی آفتاب هم باشد
نگاه زینب تو بی نقاب هم باشد

خیال کن که رقیه چه می کشد بی تو
سوال هاش اگر بی جواب هم باشد

به قول تشت طلا باز هم چو خورشیدست
سر حسین اگر در حباب هم باشد

جنون آتش و آب است در دل زینب
کباب هیچ اگر که شراب هم باشد

کباب هیچ شراب به جام ها هم هیچ
خیال کن که به مجلس رباب هم باشد

کباب پشت سرش هم شراب غمناک است
به دست های ربابت طناب هم باشد

شراب پشت کباب و طناب دست رباب
و آخر همه توزیع آب هم باشد

 مهدی رحیمی زمستان

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا