یا ولی الله

شبِ یلدایِ سردِ من ای کاش
گرم دیدار تو سحر می شد
بی خبر از تمام این عالم
با تو از عشق با خبر می شد

یا حسن

قبل از حسین شیعه بگو ابتدا حسن
اِذن حسین گفتن ما هست با حسن

عمریست گفته ایم به صوت رسا حسین
عمریست گفته ایم بدون صدا حسن

حضرت عشق

کی میاید که انتخاب شوم
نوکرت میشود حساب شوم

من دعاام به یمن آمینت
کاش یکبار مستجاب شوم

خانه وحی

آورده هیزم کافری، لشکر کشیده
آتش به درب خانه ی حیدر کشیده

با ضربه ی سنگینِ پا بر پهلوی یاس
زخم عمیقی میخ روی در کشیده

فاطمه جان

میکُشی آخر سر با غم خود حیدر را
میکِشی فاطمه جانم نفس آخر را

شب نکن روز مرا روبه روی من دیگر
روی خورشید رُخ خود نکش این معجر را

من بی پناهم

من را ببین یارب اگر غرق گناهم
“يا حِرْزَ مَنْ لَا حِرْزَ لَه”من بی پناهم

عُشاق پر بود از عبادت کوله هاشان
من که ندارم جز تو چیزی کن نگاهم

السلامُ عَلیکَ یا مَظلوم

چند سالیست نور خورشید از
نور سیمای تو شده محروم
ای اسیر بلای قعر سجون
السلامُ عَلیکَ یا مَظلوم

یا فاطمه ی معصومه

مظهرحجب و حیافاطمه ی معصومه
گوهر کشور ما فاطمه ی معصومه
مریم آل عبا فاطمه ی معصومه
جان به قربان تو یافاطمه ی معصومه

نور خورشید

چند سالیست نور خورشید از
نور سیمای تو شده محروم
ای اسیر بلای قعر سجون
السلامُ عَلیکَ یا مَظلوم

آورده هیزم

آورده هیزم کافری لشکر کشیده
آتش به درب خانه ی حیدر کشیده

با ضربه ی سنگین پا بر پهلوی یاس
زخم عمیقی میخ روی در کشیده

واویلا

میان شام می آید سری پشت سری دیگر
به زنجیر آمده همراه سر ها لشکری دیگر

گذشته کاروان تا از شلوغی های این کوچه
رسیده باز هم در ازدحام مَعبری دیگر

تَحبس الدعا

چه اشک هاکه چکیده به پای آمدنت
بیا که جان من آقا فدای آمدنت

ازاینکه با عملم “تَحبس الدعا” شده ام

نمی رسد به اجابت دعای آمدنت

دکمه بازگشت به بالا