اگر چه فاصله ها تا حریم و حائر توست
دل شکسته ما تا ابد مجاور توست
فقط نه قلب جهان بی قرار کرببلاست
بهشت هم همه ی جمعه ها مسافر توست
بهشت قیمت این عشق اسمانی نیست
بهشت باغچه ای زیر پای زائر توست
بهشت و حور و قصورش برای زاهد ها
تمام تاب و تب من فقط به خاطر توست
به سجده های بلند شب تهجّد نیست
شرار عشق که در خلسه های شاعر توست
به هیچ خلعت دنیا عوض نخواهد کرد
عبای نور که بر شانه های ذاکر توست
تو ابروی خدایی که در دم رفتن
خدا”رضأ به رضائک” کلام اخر توست
حسن کردی