شعر ولادت امام زمان (عج)

صاحب‌الامر

سلام‌ ای وجود خدا را نشانی
سلام ای که‌ روزی‌رسان جهانی
بزرگی‌ که‌ طاووس‌ِ اهل‌ِ جَنانی
بیابان نشینی که عرش‌ آشیانی
تو مافوق توصیف‌و شرح و بیانی
که تو صاحب‌الامر و صاحب‌زمانی

سلام ای‌که در ماورای کمالی
محمّد جمالی و حیدر جلالی
تو مثل حسین‌وحسن بی مثالی
تو موزون‌ترین جلوه‌ی اعتدالی
یگانه دلیل قوام جهانی
که تو صاحب‌الامر و صاحب‌زمانی

توهادی تومَهدی تو نورُالهُدایی
تو عینُ‌الحَیاتی تو روحُ‌البقایی
تو هم کُنیه با خاتم الانبیایی
ابوالقاسمی خاتم‌الاوصیایی
تو کهف‌حصینی تو خطّ امانی
که تو صاحب‌الامر و صاحب‌زمانی

تو آن عُمرِ پُر برکتِ جاودانی
که‌وقت سخاوت سر از آسمانی
به ظاهر شبیه چهل‌ سالگانی
به چشم‌ انتظاریِ رُکنِ یمانی
به اعجاز حق تا همیشه جوانی
که تو صاحب‌الامر و صاحب‌زمانی

به قرآن قسم که تو قرآن مایی
تو در اصل آن اصل‌ِایمان مایی
تو در اِحتجاجات بُرهان مایی
چه بهتر از اینکه‌پدرجان مایی؟
تو مارا به نان و نوا می‌رسانی
که تو صاحب‌الامر و صاحب‌زمانی

چه‌فیضی‌ست خدمتگزار تو بودن
به هر قیمتی پای کار تو بودن
خراب تو گشتن دچار تو بودن
هواییِ یک‌دم کنار تو بودن
بُوَد وصل تو لذّتِ جاودانی
که تو صاحب‌الامر و صاحب‌زمانی

(من‌از عهدِآدم‌ تورا دوست دارم)
به‌کعبه به‌زمزم تورا دوست دارم
به اشک محرّم تورا دوست دارم
امام زمانم تو را دوست دارم
شده عشق ما و تو چه داستانی!
که تو صاحب‌الامر و صاحب‌زمانی

مُریدم مُریدم تو هستی مُرادم
گدایی تو هست از سر زیادم
سگی‌روسیاهم به پات اوفتادم
و قلاده‌ام را به دست تو دادم
تو هرجا بخواهی مرا می‌کشانی
که تو صاحب‌الامر و صاحب‌زمانی

سوال‌من این‌است الان کجایی ؟
تو در مکّه‌ای یا که در کربلایی؟
بگو در نجف یا که در سامرایی؟
و یا در جوار امام‌ِ رضایی؟
دمی را به سهله دمی جمکرانی
که تو صاحب‌الامر و صاحب‌زمانی

توآن حاضرِ غایب از چشمِ‌ مایی
که مثل علی وقت جلوه نمایی
به یک طُرفهُالعین در هر کجایی
تو در کوه رَضوی و یا ذی‌طُوایی
بمیرم نبینم که بی خانمانی
که تو صاحب‌الامر و صاحب‌زمانی

دعا می‌کنم تا بیایی به زودی
به پایان رسد این جدایی به زودی
به‌عشّاق صورت‌گشایی به زودی
و با تو شوم کربلایی به زودی
دو خط هم برایم تو مقتل‌ بخوانی
که تو صاحب‌الامر و صاحب‌زمانی

شد آن‌دم که گودال دریای نیزه
به پهلوی شَه باز شد پای نیزه
زدند آن‌قدر نیزه هِی جای نیزه
و آخر سرش رفت بالای نیزه
تو خونخواه سالار لب‌تشنگانی
که تو صاحب‌الامر و صاحب‌زمانی

محمد قاسمی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا