مسمومیت
انبوه تاول برتنت سر باز کرده
این هم نشان دیگری از سرفرازی ست
تاول , نه ! این ها مهر تأیید است مومن
تأیید معصومیت در عشق بازی ست
کپسول های سرد اکسیژن برایت
جز آه های بی ثمر چیزی ندارند
می خواهی آسوده شوی حرف تو این است
این سال ها انگار پاییزی ندارند !
این سرفه ها یاد آور یک عمر درد است
دردی که درعمق وجودت ریشه کرده
چیزی نمی گویی ولی می فهمم , آری !
مسمومیت خون تو را در شیشه کرده
حتی نفس با تو سر یاری ندارد
با این همه از هیچ کس شکوه نداری
بر عکس هر ابری که می خواهد ببارد
ترجیح دادی بی صدا , نم نم بباری
امشب دوباره خاطراتت جان گرفته
یک چفیه و تسبیح و عکسی یادگاری
باید تو را توصیف کرد این گونه شاید:
شمعی که سرگرم است با شب زنده داری
در هر نفس می سوزی و می سازی اما
با هر نگاهت حرف داری با من امشب
مضمون چشمت مطلع شعر جدایی است
آیا تو داری می سرایی یا من امشب؟
فریاد تو با موج های “کرخه” رقصید
در عمق جان ” راین” هم حتی اثر کرد
چیزی بگو , حرفی بزن همراه بغضت
باید جهان را از شکوهت باخبر کرد
سیدمحمدبابامیری
باسلام
اشعارزیبایی بودمن بااجازه استفاده می کنم.
با سلام
ضمن تبریک اعیاد شعبانیه
پایگاه اطلاع رسانی بین الحرمین همزمان با حلول ماه شعبان افتتاح گردیده و منبعی جهت خدمت به نوکران اهل بیت (ع) است.
ضمن دعوت جهت بازدید در صورت تمایل با نام "پایگاه اطلاع رسانی بین الحرمین" لینک کنید
http://www.beynolharameyn113.mihanblog.com
باتشکر
سلام
می خوام با هم تبادل لینک کنیم اگه مایل بودید اطلاع دهید
ای ول داداش.پرچمت بالاست.حال کردم