شعر شهادت امام صادق (ع)
مولای من
ترساند کودکان تو را شیهه های اسب
لرزید قلب دخترتو ازصدای اسب
هرچندپشت مرکب دشمن دویده ای
اما به سینه ی تونخورد ست پای اسب
در کربلا به سینه ی جدت رسید نعل
چیزی نماند دراثرضربه های اسب
هر ضربه باشتاب جداکردقسمتی
یک تکه پیکر است به هرجای پای اسب
میخ گداخته که به محسن نکردرحم
میخی ست که برون شده ازنعلهای اسب
قاسم ویاعموست ندانم که ردّ کیست
ردّی زپیکراست به هرردّ پای اسب
محمدحسین ناجی