مزار خاکی

هر جا کلاس درس شما برگزار شد
با شور و شوق روح الامین رهسپار شد
هر حرف غیر حرف شما فانی است, شکر
حرف شماست بین کتب ماندگار شد

مدینه

روز محشر که هیچکس جز حق
بر دل و دین گواه و ناظر نیست
مدّعی ام که مذهبم غیر از
قالَ صادق و قالَ باقر نیست

ته گودال

از گلو ناله ی مرغ سحری افتاده
پی آن ناله دل دربدری افتاده
پسری دید که از زینِ به زهر آغشته
گوشه ی حجره دوباره پدری افتاده

سفره ی عقد,

صدای هلهله ای عاشقانه می آید
صدای پای تغزل, ترانه می آید
بهشت خنده کنان, این میانه می آید
خدا به شوق در این آستانه می آید

پیر اباعبدالله

بنویسید شدم پیر اباعبدالله

نوکری پیر, به تعبیر اباعبدالله

بنویسید که از کودکی ام تا حالا

بوده ام پای به زنجیر اباعبدالله

عشق کبوتر

تا که خدا به بال ملک پر درست کرد

در آسمان عشق کبوتر درست کرد

با آیه های سوره ی زیبای قدر خود

قدری گریست, سوره ی کوثر درست کرد

دکمه بازگشت به بالا