شب احیا

 

در این شب احیا فقط وردم همین است

ذکر امیرالمومنین حصن حصین است

دیگر نمی آید ز کوفه آن اذانش

امشب عزای مرتضی مولای دین است

بوی شهادت

 

سجاده تو رنگ عبادت دارد

سرچشمه ز انوار ولایت دارد

محراب کند لحظه شماری به رهت

چون هر قدمت بوی شهادت دارد

 محمد مهدی عبدالهی

 

شب احیا

سلام من به قرآن بر سر تو

سلام من به قبر مادر تو

اگر زائر شدی صحن نجف را

سلام من به بابا حیدر تو

دلتنگ فرج

خوشا به حال گدایی که منتظر باشد

خوشا به سوز و دعایی که مستمر باشد

به جمعه های فراقی که می رسند از راه

خوشا به حال دو چشمی که دیده تر باشد

دو بیت تا ظهور …

از نفس خودم که باز هجرت کردم

در واژه انتظار دقت کردم

دیدم که گناه شد , حجاب من و او

در عصر ظهور , بس که غفلت کردم

دکمه بازگشت به بالا