اشعار امام علی

سنگ محک

سر داده اند پای علی سر شناس ها
چشمان اوست معدن گوهرشناس ها

شاگرد ” ضربة علیٍ یومُ خندق” اند
شمشیر می زنند اگر سرشناس ها

عشق علوی

هرکه را با نجفت وعده و پیمانی نیست
آخر و عاقبتش غیر پشیمانی نیست

اصلا از کِی گذرت بر دل من افتاده؟
اصلا این عشقِ مرا اول و پایانی نیست

دیدار

دیدارزیبا میشود با چشمهایت

غرقتماشا میشود با چشمهایت

لبتشنه ای که زیر پلکت مینشیند

سیرابِدریا میشود با چشمهایت

دکمه بازگشت به بالا