اشعار روضه حضرت رقيه

بوی سیب

مثل قدیم آمده ای باز در برم

با بوی سیب گیسوی خود در برابرم

مثل قدیم آمدی امّا نمی شود

تا سوی دامنت بِدَوم پر در آورم

بی احترامی…

بر روی زخمم جز نمک مرهم ندیدم

خیری از این دنیا و از عمرم ندیدم

با اینکه از این دشمنان بد دهانت

حرف بد و بی احترامی کم ندیدم…

تا ببیند دوباره بابا را

تا ببیند دوباره بابا را  

هی خودش را به  هر دری میزد

دزدکی سمت نیزه ای می رفت

به سر ِ روی نی  سری میزد

دکمه بازگشت به بالا