اشعار شب ضربت اميرالمومنين ع

شعر شهادت امیرالمومنین (ع)

غم, از غمِ صدای شما گریه می کند

سر روی شانه های شما گریه می کند

شب که پناه می بری از بی کسی به چاه

مهتاب پا به پای شما گریه می کند

یک عمر از غم روزگاری نیلگون داشت داشت

یک عمر از غم روزگاری نیلگون داشت داشت

بر مژه هایش رشته های اشک و خون داشت

 

دیگر گلی روی لبش هر گز نرویید

برگونه اما لاله های واژگون داشت

 

با کوله بار نان , شبِ آخر قیام کرد

با کوله بار نان , شبِ آخر قیام کرد

مردی که هرچه داشت به کف وقف عام کرد

یک در میان جواب سلامش نمی رسید

آن که خدا به هر قدم او سلام کرد

دکمه بازگشت به بالا