اشعار مادر سادات

رخ تو آینه ی صبح

نهان ز من ز چه رو , روی نیلفام کنی ؟
ز چیست روز مرا , تیره ‌تر ز شام کنی ؟

درِ بهشت کنی باز و زود می ‌بندی
چه می ‌شود نگه نیمه را تمام کنی ؟

دکمه بازگشت به بالا