اشعار مناجات

شعر مناجات امام رضا (ع)

باید برای از تو سرودن وضو گرفت
یک گوشه ای نشست و به لب ذکر هو گرفت

با پای دل مسافر صحن عتیق شد
آنجا ز دست ساقی کوثر سبو گرفت

شعر مناجات امام رضا(ع)

بیمارم و دنبال شفا آمده ام
محتاجم و در پی عطا آمده ام

سوگند به تک تک کبوترهایت
با آرزوی کرب و بلا آمده ام

محمدحسن بیات لو

شعر مناجات امام رضا (ع)

طره مویی که افسون شد , بُلندش می کنند
زُلف مِشکین و چَلیپا را کَمَندش می کنند

می برند و در حیاط خانه جایش می دهند
آن غزالی را که صیادان پسندش می کنند

شعر مناجات امام رضا(ع)

با اینکه می دانست از اول بی وفایم
با اینکه عبدی رو سیاه و بی نوایم

شاه خراسان باز ذره پروری کرد
آقا اجازه داد در صحنش بیایم

شعر مناجات با امام زمان(عج)

عاشقی کردن من جز غم و آزار نشد
دل من سوخت که دلداده ی دلدار نشد

من خطا کردم و او دید مرا, رد شد و رفت
باز گل کاشت و این نوکر بد , خوار نشد

شعر مناجات با امام زمان(عج)

چشم ما خشک است و چشم یار گریان مانده است
ما پشیمان نیستیم و او پریشان مانده است

آنقدر از دست مردم غصه خورد و غصه خورد
رفته است از شهرها و در بیابان مانده است

شعر مناجات با امام حسین(ع)

یعقوب های چشم مرا گریه پیر کرد

عطر حرم رسید و مرا هم اسیر کرد

 بیش از گدا نبودم و اما به لطف تو

رخت غلامی تو مرا هم امیر کرد

شعر مناجات با خدا

در طریقت با ادا بودن نمى آید بکار
از عبودیت جدا بودن نمى آید بکار

تا زمانى که نگاه ما بدست مردم است
روز و شب گرمِ دعا بودن نمى آید کار

شعر مناجات امام زمان(عج)

ما گم شدگانیم به دنبال شماییم
دلبسته ی موی سیه و خال شماییم
درهر دو جهان شکر, فقط مال شماییم
ما جمله دخیل نخی از شال شماییم

شعر مناجات با امام حسین(ع)

آدمی بندگی اش هست قشنگ
بنده شرمندگی اش هست قشنگ

هرکس از مرگ ندارد پروا
چه قدر زندگی اش هست قشنگ

شعر مناجات با اهل بیت(ع)

بی قرارم…این دل شیدا نجاتم می دهد
گریه هایم در دل شبها نجاتم می دهد

درد عشق از اولش هم سهم این بیچاره بود
یار می خواهد مرا؟ آیا نجاتم می دهد؟

شعر مناجات با امام زمان(عج)

خانه ای در پس این قافله تنها داری
هیچ کس با غم شهر تو ندارد کاری

بی شک این بغض نفس گیر , مداوا نشده
نیست در پوچی انصاف همه انکاری

دکمه بازگشت به بالا