امام مهربانی

حضرت خورشید

اشکی چکید و چشم همه را بهار کرد
نوری رسید و دیده ی ما بی قرار کرد
از روزنی دمید و دل ما را شکار کرد
ما را اسیر پنجره های نگار کرد

شاه طوس

نقاره می زنند چه شوری به پا شده
عمری دلم مریض امام رضا شده

پابوس شاه طوس میاید مسلما
جامانده ای که تشنه ی کرببلا شده

دکمه بازگشت به بالا