ایام فاطمیه

یاسِ سپید

یک ذره از لطافت تو صد بهار شد
هر قطره از وضوی تو یک چشمه‌سار شد

از طرزِ راه رفتن تو واژه ساختند
یک واژه مثل کوه , که اسمش “وقار” شد

نرو مادر بمان

درجواب التماس دخترت مادر بمان
من قسم دادم تو را جان علی دیگر بمان

بیشتر در خانه پیش کودکان خسته باش
گوشه ی این بیت الاحزان مادرم کمتر بمان

گریۀ عاشقانه ام

مرغ بهشت وحیم و سوخته آشیانه ام
دانه سرشک دیده و ناله شده ترانه ام

منکه دمد ز حجره ام نور به چشم قدسیان
دود به آسمان رود از در آستانه ام

دکمه بازگشت به بالا