تو بیقراری و من نیز بیقرارترینم

شعر زبانحال امیرالمومنین(ع)

تو بیقراری و من نیز بیقرارترینم
که من غریب ترین مرد در تمام زمینم

کشیده است از آن سو مدینه تیغ به رویم
نشسته است از این سو فراق تو به کمینم

دکمه بازگشت به بالا