سعیدمازندرانی

حلقه به گوش تو ام ای لقبت لافتی

حلقه به گوش تو ام ای لقبت لافتی

هرچه بگویی کنم بی چک و چون و چرا

خون دو دیده گواست بر غم حجر تو یار

بهر مداوای دل کن تو شبی رو به ما

دکمه بازگشت به بالا