شب دوم محرم

این زمین

این زمین مهد عزای زینب است
روز روشن اندر اینجا چون شب است

شب غربت

او که دل کشتۀ چشمان سیاهش باشد
می رود کوفه … خدا پشت و پناهش باشد

ستاره و نور

کاروانی پر از ستاره و نور

کاروانی پر از عزیز خدا

کاروانی رسیده از مکه

کاروانی رسیده از بالا

عشیره ی خورشید

کاروان عشیره ی خورشید

وارد قتلگاه خون شدهاست

کاروانی که محو درمعبود

وارد ورطه ی جنون شدهاست

 

دکمه بازگشت به بالا