شعر روضه حضرت زهرا س

یک روز نه, دو روز نه, بلکه زمانی ست

یک روز نه, دو روز نه, بلکه زمانی ست

 رویم کبود اتفاقی ناگهانی ست

 این رنگ نیلی با تعدّدهای لکّه

 از مشتقات رنگ های ارغوانی ست

مرو که کوچه برای پرت خطر دارد

   مرو که کوچه برای پرت خطر دارد 

 مرو که رد شدن امروز دردسر دارد

مگر نگفت خداوند خلقتت حتّی –

برای صورت تو برگ گل ضرر دارد؟

از پهلوی کبود و چشمی بر آمده

از پهلوی کبود و چشمی بر آمده

حتی صدای لنگه ی در هم در آمده

جای لگد, اصابت سیلی و میخ در

آه ای خدا , چه بر سر این پیکر آمده

دوباره شب شد و سر درد دارد

دوباره شب شد و سر درد دارد

بمیرم باز مادر درد دارد

پس از فصل پر از غم یک سخن گفت:

عزیزم زخم بستر درد دارد

ز بی محلی همسایه های این کوچه

ز بی محلی همسایه های این کوچه

دلم گرفته شبیه هوای این کوچه

حسن بگو پسرم جای امن می بینی؟

کجا پناه بگیرم کجای این کوچه؟

هرچه باشد باز هم دیوار از در بهتر است

هرچه باشد باز هم دیوار از در بهتر است       

چون ندارد میخ این دیوار در بر بهتر است

طاقت دست بریده را نداری فاطمه            

 کربلای تو بدون آب آور بهتر است

دکمه بازگشت به بالا