ترسیم کردم نوحه را با زخم بستر
بیگانه است دارو دوا با زخم بستر
ای وای از آن بیمار که حرکت ندارد
مجبور باشد در خفا با زخم بستر
ترسیم کردم نوحه را با زخم بستر
بیگانه است دارو دوا با زخم بستر
ای وای از آن بیمار که حرکت ندارد
مجبور باشد در خفا با زخم بستر
گوهر يكدانه عالم وجودِ فاطمه ست
رزق ما از بركت ذكر سجود فاطمه ست
از كران تا بى كران ،از آسمان تا به زمين
كار دست حيدر و محور عمود فاطمه ست
باید برای روضه دلی دست و پا کنم
خون گریه می کنم به هوای نگاه تو
تا حق اشکهای شما را ادا کنم
من از حکایتت چه بگویم که بعد تو