شعر غربت سامرا

ناحيه خوان

امام مرثیه خوان سفره ای ز آه انداخت
به چشم خشک تمامی ما نگاه انداخت
به یمن خواندن از جون و این لباس سیاه
نظر به سوی غلامان رو سیاه انداخت

امام عسکری

شبهای سرد سامرا نامهربان شد
خورشید این غربتسرا بی همزبان شد

ابری سیاه امد به سمت ماه عالم
باران چشم عاشقان او روان شد

دکمه بازگشت به بالا