نوید اطاعتی

آه از آن لحظه ای که

آه از آن لحظه ای که طوفان شد
کربلا قتله گاه قرآن شد
مرکب بی سوار شاه شهید
راهی خیمه گاه سلطان شد

از سر شب سوره ی

از سر شب سوره ی یاسین می خوانم حسین

خیمه ات میسوزد و من سینه سوزانم حسین

از حرم تا قتله گه راه زیادی نیست , نه

با چه حالی آمدم اینجا نمیدانم حسین

پنجره فولاد شاه

دوباره دل زکمند گناه می گیرم

در آسمان خراسان پناه می گیرم

نگاه لطف شما بر همه نمایان است

که سهم خود را از این نگاه می گیرم

کریم کریم ها

ما را غبار مقدم حیدر خطاب کن

ما را فقط سیاهی لشکر حساب کن

ما با حسن به عشق حسین آشنا شدیم

ما از مدینه راهی کرب و بلا شدیم

بانوی خانواده ی توحید

قلم  افتاد روی  نام شما

مِن ومِن کرد و گفت یا زهرا

قلمم ریخت قطره ای جوهر

تا رسیدم به واژه ی مادر

دکمه بازگشت به بالا