یا عقیله العرب

روشنای نیزه

خون می‌چکد به دوشم از چشمهای نیزه
من هم عزا گرفتم با های های نیزه

یا شهر تیره گشته یا تار گشته چشمم
تنها تو را شناسم ای روشنای نیزه

یاشریکه الحسین ع

نماز عشق به پا می کنم به نام حسین
به نای سینه نوا می کنم به نام حسین
تو زینبی و همه قاصرند از وصفت
کتاب عشق تو وا می کنم به نام حسین

دکمه بازگشت به بالا