یحیی نژاد سلامتی

حسین (جان)

انگار قسمت است به اینجا بیا,حسین
از حج وداع کن بیا کربلا,حسین!
در انتظار آمدن تو نشسته اند
اما دلی نبند به خلق خدا, حسین

در قم که آمدم دل سنگم جلا گرفت

در قم که آمدم دل سنگم جلا گرفت

مثل کبوتری به حریم تو جا گرفت

گرد و غبار دور و بر صحن این حرم

گرد و غباری از دل آیینه ها گرفت

وقتی یک عمر بجز ناله و چشم تر نیست

وقتی یک عمر بجز ناله و چشم تر نیست
هیچ چیزی که از این زهر جفا بهتر نیست
چقدر خدمتِ بر مردمان شهرش کرد
جواب زحمت او ناسزا به مادر نیست

اکسیژن

از درد به فریاد برس اکسیژن!

خسته ست از این کنج قفس,اکسیژن!

سهمیه ی جنگ و جبهه ی او این است:

سرفه,سرفه,نفس,نفس…اکسیژن!

 یحیی نژاد سلامتی

 

دکمه بازگشت به بالا