شعر ماه مبارك رمضانشعر مناجات با خدا

انگشت نما

تو ترحم نکنی پس که ترحم بکند
توتبسم نکنی پس که تبسم بکند
پشت هم جرم و خطاهای من بی سرو پا
آتش معصیتم را پر هیزم بکند

همه جا بنده تو رفته و ردش کردند
عاقبت آمده تا باتو تکلم بکند
تونگاهش نکنی بار گناهش اورا
آخر انگشت نمای همه مردم بکند
خواهش بنده ات این است نخواهی محشر
درشلوغی پسر فاطمه را گم بکند
بگذارید که این بنده بماند تاکه
دوسه خط گریه برای شب سوم بکند
یک نفرنیست که در هلهله شام خراب
سینه اش را سپر صورت خانم بکند

آنقدر‌موی سرش سوخت درآتش کم شد
چادرسوخته اش تا به ابد پرچم شد

مهدی نظری

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا