شعر مدح و مناجات حضرت زينب (س)

بانو

مرا میان سپاهت حساب کن بانو

گدای خان حسینت خطاب کن بانو

بـرای آنـکـه بـگویـی تـو کـیـستـی بی بی

 مـیـان ظـلـمـت شب آفـتـاب کـن بـانو

نگـاه کـن همـه محتاج ها پیاله به دست

بخـر بـرای خـدا و ثـواب کـن بانــــــــــو

ببار بـر سر عـالـم کـه رحمـت الـهـی

دوبار مشک دو چشمم  پر آب کن بانو

نـوای گـریـه کـنـانت سلـام بر زینب

سلام نـوکـر خـود را جـواب کـن بانـــو

صفای روضه دلم را دوباره محرم کرد

بخوان تو روضه و دل را کباب کن بانو

چقدر مردم هیز و چقدر مردم مست

غـبـار راه اسیری نـقـاب کـن بانــــو

یـزیـد بـی سر و پـا هـم حـیـا نـدارد که

تو فـکر چاره به بــزم شراب کن بانو

تویی که نور خدایی ز چشمهای مریض

تـمـام نـور خـدا را حجاب کــــــن بانو

رسیده وقت حضورت ظهور کن دیگر

 بنای کاخ ستم را خراب کن بانــــــــو

 جواد قدوسی

 

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

یک دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا