شعر عصر عاشورا و شام غريبانشعر محرم و صفر

روزی رسد که شرح دهم داغ دیده را

روزی رسد که شرح دهم داغ دیده را
آری عیان کنم غم بر دل رسیده را

درد دلی کنم ز غمم پیش مَحرمی
تا مرهمی شود دل محنت کشیده را

گریه که نه , ز سوز دلم جان دهد فقط
با هر کسی بگویم اگر ناشنیده را

دست خزان رسیده به باغ بهار من
پژمرده کرده لاله ی در خون تپیده را

رنگین ز خون یار کنم چهره را مگر
دشمن مبیند این غم و رنگ پریده را

شاعر:محمد شیخی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا