شعر ولادت حضرت علی اصغر (ع)

شاهزاده

تو انتخاب خدايي براي فرداها
ضمانت تو اميد حسينيِ ماها

اگر چه كودكي اما بزرگ دنيايي
نديده اند شبيه تو چشم دنياها

چه معجزيست به چشمان فاطمي ات كه
مسيح چشم تو جان ميدهد به عيسي ها

من از قبيله دردم،غلام زاده ي تان
تو از قبيله عشقي ز نسل اقاها

چه اهوانه مرا تا جنون كشاندي و
نوشته ايم يكي از تمام ليلا ها

هنوز زمزمه مادرم به گوشم هست
كه مي سرود شما را به جاي لالا ها

قسم به لحظهء بالا نشيني ات تا عرش
مرا ببر به حريمت در اوج بالا ها

ببر به سمت جنونم به عشق محرم كن
تمام سال مرا هفتم محرًم كن

طنين خنده تو تا به اسمان پيچيد
دل حسين به هر خنده تو ميلرزيد

بدون هيچ معطل شدن به دست پدر
دوباره اسم شما هم فقط علي گرديد

نشسته اند كنارت ذخيره هاي زمين
شده تجمع ماه و ستاره و خورشيد

فقط نشانِ بزرگيِ خانواده توست
كه پير و كودكتان اينچنين كرم داريد

چه كرده درس نگاهت كه اينچنين گشتند
مريد و شيفتهء تو مراجع تقليد

درست مثل دو دست گره گشاي عمو
خدا به دست تو باب الحوايجي بخشيد

در ارزوي علمداري ات كنار عمو
چه خواب ها كه برايت رباب خواهد ديد

عزيز من پسرم پا به راه خواهي شد
تو هم براي خودت يك سپاه خواهي شد

حماسه ي تو هنوز از زبان نيفتاده
توسلِ به تو از چشممان نيفتاده

تو قصه شبِ مادر بزرگ هاي كه
كرامت نفست از بيان نيفتاده

شعاع دلبري ات شاهزاده بي حد بود
كه اسمت از دهن اسمان نيفتاده

عروج سرخ تو محكم نمود راه غدير
چرا كه نام علي از اذان نيفتاده

نيامده به سفر ميروي مراقب باش
كه چشم شور پيِ كاروان نيفتاده

خدا كند كه دروغ است اينكه ميگويند:
چه بارها كه سرت از سنان نيفتاده

دوباره شاعر دلخسته مينويسد اين
دو مصرعي كه هنوز از دهان نيفتاده:

چه قدر زير گلويت سفيد و جذاب است
به قب قبت اثر بوسه هاي ارباب است

حسن کردی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا